در موضوع عاملین پاره کردن عکس آیت الله خمینی، دو احتمال وجود دارد:
1- مخالفین نظام کنونی حاکم چنین حرکتی را انجام دادهاند.
2- جریان حاکم پشت چنین حرکتی است.
در اینجا به بررسی هر کدام از دو احتمال میپردازم.
با بررسی دو طیف و گروههای طرفدارشان، متوجه می شویم که خانواده ی آیت الله خمینی قطع به یقین، طرفدار جناح حاکم نیستند. آنها برای عدم طرفداری از چنین جریانی دلایل خاص خود را دارند که به نظر من مهمترین این دلایل، مشکوک بودن مرگ فرزند او احمد خمینی است، مرگی که بنابه اعترافات سعید امامی، وزارت اطلاعات رژیم، در آن نقش داشته است. ضمنا حسین خمینی بارها علنا با دربار حاکم مخالفت خویش را ابراز داشته است، و آیت الله توسلی که از آخوندهای نزدیک به اصلاح طلبان بود نیز بسیار مورد احترام این خانواده قرار داشت.
رفتار حسن خمینی پس از انتخابات، خود دلیل محکم دیگری است بر عدم پشتیبانی این خانواده از دربار.
از سوی دیگر در شرایطی که جنبش سبز ایران، با مشکلات فراوانی از ناحیه ی حکومت مواجه است؛ ارتکاب چنین حرکتی از جانب آنها کاملا غیر عقلانی است.
اما حالتی را در نظر میگیریم که کسانی این کار را انجاد دادهاند که تحلیل درستی از اوضاع کنونی کشور را ندارند.
اگر چنین فرضی را بپذیریم، ممکن است کسی در درون جنبش، چنین حرکتی را انجام داده باشد.
با نگاهی به مکان وقوع این کنش که همان دانشگاه است، چنین احتمالی تقریبا صفر میباشد.
گروهی که پشت این جریان است، بیگمان هدفش آتش زدن عکس، در فضائی بسته و بدون آگاهسازی دیگران نمی تواند باشد.
پس یکی از سرنخهای مهم در یافتن عاملین این جریان، بررسی عاملان انتشار آن می باشد.
پرسشی که به ذهن خطور میکند این است که؛ چرا دوربینی غیر از تلویزیون جمهوری اسلامی چنین حرکتی را ثبت نکرد؟
چرا پس از انتشار این تصویر، دربار حاکم شروع به جار و جنجال سازی پشت آن را نمود؟
به نظر من این اقدام، معاملهای است برد برد، برای حکومت؛ اگر با استفاده از این جریان توانستند رهبران جبش سبز را دستگیر کنند که به بزرگترین هدفشان دست یافتهاند و اگر نتوانستند این کار را انجام دهند، همین اندازه که توانستند مخالفین خویش را به پذیرش فصل الخطاب بودن سخنان آیت الله خمینی وادار نمایند، بردی است گرانبها.
آنها قصد دارند اینگونه القا نمایند که مردم مطیع بیچون و چرای خمینی هستند.
من خطابم به رهبران جنبش سبز است؛
همانگونه که بر طبق مذهب شیعه، اطاعت از مرجع مرده جایز نیست، آیا اطاعت و پیروی از رهبر سیاسی مرده جایز است؟
ما خمینی را انسانی میدانیم که در طول زمامداریش اشتباهات زیادی را مرتکب شد.
پس ما طرفداران جنبش سبز، نه اهانت به آیت ا..خمینی را روا میدانیم و نه قداست او را.
1- مخالفین نظام کنونی حاکم چنین حرکتی را انجام دادهاند.
2- جریان حاکم پشت چنین حرکتی است.
در اینجا به بررسی هر کدام از دو احتمال میپردازم.
با بررسی دو طیف و گروههای طرفدارشان، متوجه می شویم که خانواده ی آیت الله خمینی قطع به یقین، طرفدار جناح حاکم نیستند. آنها برای عدم طرفداری از چنین جریانی دلایل خاص خود را دارند که به نظر من مهمترین این دلایل، مشکوک بودن مرگ فرزند او احمد خمینی است، مرگی که بنابه اعترافات سعید امامی، وزارت اطلاعات رژیم، در آن نقش داشته است. ضمنا حسین خمینی بارها علنا با دربار حاکم مخالفت خویش را ابراز داشته است، و آیت الله توسلی که از آخوندهای نزدیک به اصلاح طلبان بود نیز بسیار مورد احترام این خانواده قرار داشت.
رفتار حسن خمینی پس از انتخابات، خود دلیل محکم دیگری است بر عدم پشتیبانی این خانواده از دربار.
از سوی دیگر در شرایطی که جنبش سبز ایران، با مشکلات فراوانی از ناحیه ی حکومت مواجه است؛ ارتکاب چنین حرکتی از جانب آنها کاملا غیر عقلانی است.
اما حالتی را در نظر میگیریم که کسانی این کار را انجاد دادهاند که تحلیل درستی از اوضاع کنونی کشور را ندارند.
اگر چنین فرضی را بپذیریم، ممکن است کسی در درون جنبش، چنین حرکتی را انجام داده باشد.
با نگاهی به مکان وقوع این کنش که همان دانشگاه است، چنین احتمالی تقریبا صفر میباشد.
گروهی که پشت این جریان است، بیگمان هدفش آتش زدن عکس، در فضائی بسته و بدون آگاهسازی دیگران نمی تواند باشد.
پس یکی از سرنخهای مهم در یافتن عاملین این جریان، بررسی عاملان انتشار آن می باشد.
پرسشی که به ذهن خطور میکند این است که؛ چرا دوربینی غیر از تلویزیون جمهوری اسلامی چنین حرکتی را ثبت نکرد؟
چرا پس از انتشار این تصویر، دربار حاکم شروع به جار و جنجال سازی پشت آن را نمود؟
به نظر من این اقدام، معاملهای است برد برد، برای حکومت؛ اگر با استفاده از این جریان توانستند رهبران جبش سبز را دستگیر کنند که به بزرگترین هدفشان دست یافتهاند و اگر نتوانستند این کار را انجام دهند، همین اندازه که توانستند مخالفین خویش را به پذیرش فصل الخطاب بودن سخنان آیت الله خمینی وادار نمایند، بردی است گرانبها.
آنها قصد دارند اینگونه القا نمایند که مردم مطیع بیچون و چرای خمینی هستند.
من خطابم به رهبران جنبش سبز است؛
همانگونه که بر طبق مذهب شیعه، اطاعت از مرجع مرده جایز نیست، آیا اطاعت و پیروی از رهبر سیاسی مرده جایز است؟
ما خمینی را انسانی میدانیم که در طول زمامداریش اشتباهات زیادی را مرتکب شد.
پس ما طرفداران جنبش سبز، نه اهانت به آیت ا..خمینی را روا میدانیم و نه قداست او را.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر