برخی از دوستان میگویند که هدف از شعار "اوباما؛اوباما؛یا با اونا؛ یا با ما!" کمک خواستن از آمریکا نیست، من هم با آنها هم عقیدهام، اما آنچه که در شعارها مهم هستند، استنباط دیگران و نه نیت درونی ماست.
من شکی در این امر ندارم که دادن این شعار از سوی مردم، هدفی جز مخالفت با کسانی که در آینده قصد همکاری با این رژیم را داشته باشند، ندارد.
در کشورهای دمکراتیک، روزنامهها یکی از نمایندگان افکار عمومی هستند.
اگر به روزنامه های آمریکا نظری بیفکنیم، استنباط آنها از این شعار ، درخواست جنبش سبز مردم ایران از آمریکاست که یا جانب حکومت را بگیرد و یا جانب مردم و این همان چیزی است که هیچیک از ما خواهان آن نیستیم.
همانطوری که پیشتر گفتم، در روزهای آینده به احتمال فراوان از اوباما چنین پرسشی خواهد شد و بدترین گزینه اعلام حمایت او از جنبش سبز مردم ایران است، البته به نظر من اوباما چنین اشتباهی را مرتکب نخواهد شد.
اما مردم ما باید توجه داشته باشند که در بیان شعارهایشان تعقل را بر احساس غلبه دهند.
این شعار اگرچه شعاری است موزون، اما به نظر من در عین موزون بودنش، شعاری است بیمحتوا که با روح جنبش سازگار نیست.
مردم ما باید بدانند که دیگران دربارهی ما بر اساس پندارهای ما داوری نخواهند کرد؛ آنان گفتار و کردار ما را خواهند دید؛ نباید کاری کنیم که جنبش با ریزش تودهای مواجه شود.
ما باید بدانیم که مهمترین هدف برای هر سیاستمدار بالا بردن اعتبار کشور خویش در تمام عرصه هاست، گرچه رهبران فقیه ما عملا عکس این کار را انجام میدهند.
آمریکا و یا هر کشوری دیگر، مهمترین چیز برایشان، منافع ملی اون کشور میباشد، ما میتوانیم تا آنجائی از آمریکا انتظار کمک داشته باشیم که منافع ما موازی با منافع آنها باشد؛ انتظار کمک با درخواست کمک تفاوتی بسیار دارد.
بقول مولوی:
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!
و در بیان شعارها نیز نباید اینگونه باشد که:
چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید!
به امید پیروزی
برای پیشرفت سختافزاری کشور، باید از نرمافزار شروع نمود.
بايگانی وبلاگ
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر