سید محمد خاتمی در پیامی خطاب به خانم منصوره کریمی، همسر شهید مسعود علی محمد تاکید کردند که بحران آفرینان مسئول این حادثه هستند.
من در این زمینه در وبلاگم پستی گذاشتم که برخی از اصلاح طلبان ولایتمدار از این تحلیل ناراحت شدند.
خوب است که سخنان سابق ایشان توجه نمائید:
خاتمی صبح روز شنبه در دیدار با شورای مركزی مجمع نمایندگان ادوار مجلس، شنبه نوزده دی 1388:
در این مرحله حساس همه باید بپذیریم که بحران وجود دارد. اگر آشفتگی موجود و اینکه انسان هایی كشته می شوند، انبوهی از انسان ها و از جمله چهره های خدوم به بهانه های مختلف دستگیر می شوند یا تحت فشار قرار می گیرند و هر روز شاهد مشكلات هستیم بحران نیست پس بحران چیست؟
در این سخنان که شنبهی گذشته بیان نمودند؛ آشکارا جناحی از حاکمیت را عامل ایجاد بحران معرفی نمودند. او در این سخنان بحرانآفرینان را قدرتمدارانی معرفی مینمایند که سعی میکنند با استفاده از قوای قهریه، ایجاد بحران نمایند و سپس آنرا بحران نمیدانند.
اگر در پیام ایشان خطاب به خانمومنصوره کریمی خوب دقت نمائیم؛ او از دشمنانی نام میبرد که خواستار ایجاد بحران هستند؛ و در ادامه میافزاید که این بحران برای هیچکس خوب نیست.
اگر منظور ایشان از بحران آفرینان(ایجاد و بسط بحران)، دشمن خارجی است؛ پس چرا بیان مینمایند که این بحران برای هیچکس خوب نیست؟ مسلم است که اگر منظور دشمنی خارجی باشد، قطعا چنین بحرانی برای آنها نه تنها بد نیست، بلکه کاملا هم پسندیده است و سخان اندرزگونه نمیگفتند.
پس میتوان با قاطعیت گفت که منظور خاتمی از بحران آفرینان، دشمنان داخلی ملت ایران هستند؛ دشمنانی که هموراه با ایجاد بحران منکر آن میشوند تا بهتر بتوانند قدرتنمائی کنند.
متن پیام ایشان:
سركار محترم خانم منصوره كرمی
شهادت جانگداز عالم وارسته و اندیشمند متعهد و متبحر و خدمتگزار ارزنده عرصه علم و ایمان و فرزند فرزانه ملت بزرگوار حضرت آقای دكتر مسعود علی محمدی؛جان همه دوستداران دانش و فرهنگ و اسلام وایران را داغدار كرد و بار دیگر چهره كریه تروریسم را نشان داد.
دست پلیدی كه به این جنایت اقدام كرد،بدون تردید دشمن ایران و ملت و خواستار ایجاد و بسط بحرانی است كه برای همه زیان بار است. میدانم كه در این مصیبت بزرگ جانتان آزرده است، ولی توكلتان به حضرت حق، تسلی بخش دلداغدار شما و فرزندان عزیز آن سفر كرده گرامی است.
از درگاه حضرت حق برای آن فقید سعید علو درجات و برای بازماندگان معزز صبر و اجر و سلامتی و برای اسلام و ایران سربلندی و امنیت و پیشرفت مسالت دارم.
راه شهید پر رهرو باد
سید محمد خاتمی
ایران من
برای پیشرفت سختافزاری کشور، باید از نرمافزار شروع نمود.
بايگانی وبلاگ
۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه
خاتمی هم بحران آفرینان را مسئول شهادت استاد علی محمدی نامید.
سید محمد خاتمی در پیامی که به همسر شهید علی محمدی فرستادند؛ با ایما و اشاره مسئول این جنایات را جناح تمامیت خواه بحران طلب حاکم معرفی نمود:
سركار محترم خانم منصوره كرمی
شهادت جانگداز عالم وارسته و اندیشمند متعهد و متبحر و خدمتگزار ارزنده عرصه علم و ایمان و فرزند فرزانه ملت بزرگوار حضرت آقای دكتر مسعود علی محمدی؛جان همه دوستداران دانش و فرهنگ و اسلام وایران را داغدار كرد و بار دیگر چهره كریه تروریسم را نشان داد.
دست پلیدی كه به این جنایت اقدام كرد،بدون تردید دشمن ایران و ملت و خواستار ایجاد و بسط بحرانی است كه برای همه زیان بار است. میدانم كه در این مصیبت بزرگ جانتان آزرده است، ولی توكلتان به حضرت حق، تسلی بخش دلداغدار شما و فرزندان عزیز آن سفر كرده گرامی است.
از درگاه حضرت حق برای آن فقید سعید علو درجات و برای بازماندگان معزز صبر و اجر و سلامتی و برای اسلام و ایران سربلندی و امنیت و پیشرفت مسالت دارم.
راه شهید پر رهرو باد
سید محمد خاتمی
سركار محترم خانم منصوره كرمی
شهادت جانگداز عالم وارسته و اندیشمند متعهد و متبحر و خدمتگزار ارزنده عرصه علم و ایمان و فرزند فرزانه ملت بزرگوار حضرت آقای دكتر مسعود علی محمدی؛جان همه دوستداران دانش و فرهنگ و اسلام وایران را داغدار كرد و بار دیگر چهره كریه تروریسم را نشان داد.
دست پلیدی كه به این جنایت اقدام كرد،بدون تردید دشمن ایران و ملت و خواستار ایجاد و بسط بحرانی است كه برای همه زیان بار است. میدانم كه در این مصیبت بزرگ جانتان آزرده است، ولی توكلتان به حضرت حق، تسلی بخش دلداغدار شما و فرزندان عزیز آن سفر كرده گرامی است.
از درگاه حضرت حق برای آن فقید سعید علو درجات و برای بازماندگان معزز صبر و اجر و سلامتی و برای اسلام و ایران سربلندی و امنیت و پیشرفت مسالت دارم.
راه شهید پر رهرو باد
سید محمد خاتمی
۱۳۸۸ دی ۲۲, سهشنبه
ترور دانشمند فیزیک بنیادی از سوی حکومت، برای بهرهبردای از آن.
با توجه به جار وجنجال خبری حکومت در برخورد با خبر ترور استاد فیزیک ذرات بنیادی دانشگاه، این ترور کاملا مشکوک به نظر میرسد.
در موارد مشابه قبلی حکومت تا مدتی سکوت میکرد و سپس آن را به تدریج اعلام مینمود؛ اما اینبار چه شده که نظام به این سرعت و با هیجان چنین خبری را منتشر میکند؟
هدف از این ترور میتواند موارد زیر باشد:
1- حکومت این کار را انجام داده تا با ایجاد فضای تبلیغاتی، چنین وانمود نماید که فضا عمومی کشور بر اثر همین به اصطلاح اغتشاشات ناامن میباشد، تا بتواند با نظانی و بسته کردن فضای کشور، جلو هر صدای مخالفی را بگیرد.
2- حکومت این کار را انجام داده است؛ زیرا احتمال میداده است که فرد ترور شده ممکن است به غرب پناهنده گردد و در آنجا اسرار نظامی را فاش نماید.
3- سازمانهای جاسوسی کشورهای خارجی عاملان این جنایت هستند. اگر این فرضیه را بپذیریم پس نامبرده باید از اطلاعات ذیقیمتی آگاهی داشته باشد، اگر چنین است؛ پس چرا سازمانهای اطلاعاتی کشور نتوانستند چنین اقداماتی را پیشبینی نمایند؟
البته دو فرضیه ی اخیر با توجه به تخصص نامبرده، مردود به نظر میرسند.
با توجه به سه گزینهی فوق، احتمال نخست قویتر است؛
زیرا در شرایطی که شهر کاملا از سوی نظامیان و برای جلوگیری از به اصطلاح اغتشاش کنترل میگردد، فرضیهای غیر از دخالت حکومت و انتساب آن به جریان به قول خودشان معاند، را نمیتوان مطرح نمود.
آنگونه که گفته میشود ایشان از طرفداران حقیقی جنبش سبز مردم ایران بودند.
ضمنا دخالت حکومت وقتی آشکارتر میگردد که این اقدام را به گروهی بی نام و نشان نسبت میدهند؛ گروهی که با استفاده از نام آن، اقدام به صدور کیفر خواست سنگینی بر علیه معترضان نموده اند.
پس همگی باید بهوش باشیم که ممکن است زمینهی اقدامات بعدی حکومت در سرکوب خشن اعتراضات مردمی باشد.
در موارد مشابه قبلی حکومت تا مدتی سکوت میکرد و سپس آن را به تدریج اعلام مینمود؛ اما اینبار چه شده که نظام به این سرعت و با هیجان چنین خبری را منتشر میکند؟
هدف از این ترور میتواند موارد زیر باشد:
1- حکومت این کار را انجام داده تا با ایجاد فضای تبلیغاتی، چنین وانمود نماید که فضا عمومی کشور بر اثر همین به اصطلاح اغتشاشات ناامن میباشد، تا بتواند با نظانی و بسته کردن فضای کشور، جلو هر صدای مخالفی را بگیرد.
2- حکومت این کار را انجام داده است؛ زیرا احتمال میداده است که فرد ترور شده ممکن است به غرب پناهنده گردد و در آنجا اسرار نظامی را فاش نماید.
3- سازمانهای جاسوسی کشورهای خارجی عاملان این جنایت هستند. اگر این فرضیه را بپذیریم پس نامبرده باید از اطلاعات ذیقیمتی آگاهی داشته باشد، اگر چنین است؛ پس چرا سازمانهای اطلاعاتی کشور نتوانستند چنین اقداماتی را پیشبینی نمایند؟
البته دو فرضیه ی اخیر با توجه به تخصص نامبرده، مردود به نظر میرسند.
با توجه به سه گزینهی فوق، احتمال نخست قویتر است؛
زیرا در شرایطی که شهر کاملا از سوی نظامیان و برای جلوگیری از به اصطلاح اغتشاش کنترل میگردد، فرضیهای غیر از دخالت حکومت و انتساب آن به جریان به قول خودشان معاند، را نمیتوان مطرح نمود.
آنگونه که گفته میشود ایشان از طرفداران حقیقی جنبش سبز مردم ایران بودند.
ضمنا دخالت حکومت وقتی آشکارتر میگردد که این اقدام را به گروهی بی نام و نشان نسبت میدهند؛ گروهی که با استفاده از نام آن، اقدام به صدور کیفر خواست سنگینی بر علیه معترضان نموده اند.
پس همگی باید بهوش باشیم که ممکن است زمینهی اقدامات بعدی حکومت در سرکوب خشن اعتراضات مردمی باشد.
۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه
استعفای حسینیان جنگ زرگری است.
هدف از استعفای حسینیان مظلومنمائی جناح حاکم است.
شکی نکنید که مجلس با این استعفا مخالفت خواهد کرد، مگر اینکه دستور ارباب باشد تا او را در مکانی مناسبتر بگمارد.
آنها میخواهند توجهات افکار عمومی در رابطه با مجلس را از گزارش عاملین جنایات کهریزک منحرف نمایند؛ وگرنه حسینیان و ترک قدرت!؟
-------
-------
شکی نکنید که مجلس با این استعفا مخالفت خواهد کرد، مگر اینکه دستور ارباب باشد تا او را در مکانی مناسبتر بگمارد.
آنها میخواهند توجهات افکار عمومی در رابطه با مجلس را از گزارش عاملین جنایات کهریزک منحرف نمایند؛ وگرنه حسینیان و ترک قدرت!؟
-------
-------
۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه
پیشنهاد یکی از سبزهای جنوب شهر: چرا از پارکها برای اعتراض استفاده نکنیم؟
دوستان!
پیشنهادی که الان میخام بگم از جانب دوستم میباشد که خود ساکن جنوب شهر (خانیآباد) میباشد.
پیشنهادشون به این صورته که چرا جنبش همواره دنبال راهحلی هزینهبر است؟
اعتراضاتی که برای شرکت کنندهگانش هزینه داشته باشد، هرگز نمیتواند حمایت قشر پائین جامعه که تحمل حتی یک روز بیکاری را ندارد، داشته باشد. من نوعی کارمند چگونه تحمل دستگیر شدن را داشته باشم؟
این یعنی فروپاشی اقتصادی خانوادهام.
لذا پیشنهاد مینمایند که بهتر است جنبش بجای اجتماع در اماکنی که محل اجتماع نیست، در مکانی گرد هم آیند که برای همین منظور ساخته شده است؟
بهترین محل برای چنین کاری پارکها هستند.
چرا جنبش از چنین ظرفیتی استفاده نمینماید و بهتر است برای شروع، از پارکهائی استفاده گردد که مشکل ایاب و ذهاب نداشته باشند؛ لذا بهترین محل برای آغاز چنین اعتراضی، پارک شهر میباشد؛ زیرا هم به ترمینالهای اتوبوس شهری نزدیک است و هم به مترو، ضمنا این تجمع تنها در بعدازظهرهای روز پنجشنبه و جمعه و روزهای تعطیل غیر شهادت باشد؛ البته از تجمع در نقطهای خاص و هرگونه شعار خودداری گردد.
هنگامیکه پارک پر از جمعیت شد تاثیرش از هر شعاری بیشتره.
به نظر من این ایده کاملا شدنی و منطقی است.
ما در ابتدا پارک شهر را فتح خواهیم نمود و پس از آن به سراغ سایر پارکها میرویم.
البته اجتماع در سایر پارکها به معنای خالی کردن پارک قبلی نیست.
این پارک از شمال به خیابان ورزش(فیاض بخش) از جنوب به خیابان بهشت و از غرب به خیابان شاپور و از شرق نیز به خیابان
خیام محدود میباشد.
من که پنجشنبه به اتفاق این دوستم، خانوادگی به پارک شهر میرویم؛ شما هم اگر این ایده را مناسب میدانید به ما بپیوندید.
پیشنهادی که الان میخام بگم از جانب دوستم میباشد که خود ساکن جنوب شهر (خانیآباد) میباشد.
پیشنهادشون به این صورته که چرا جنبش همواره دنبال راهحلی هزینهبر است؟
اعتراضاتی که برای شرکت کنندهگانش هزینه داشته باشد، هرگز نمیتواند حمایت قشر پائین جامعه که تحمل حتی یک روز بیکاری را ندارد، داشته باشد. من نوعی کارمند چگونه تحمل دستگیر شدن را داشته باشم؟
این یعنی فروپاشی اقتصادی خانوادهام.
لذا پیشنهاد مینمایند که بهتر است جنبش بجای اجتماع در اماکنی که محل اجتماع نیست، در مکانی گرد هم آیند که برای همین منظور ساخته شده است؟
بهترین محل برای چنین کاری پارکها هستند.
چرا جنبش از چنین ظرفیتی استفاده نمینماید و بهتر است برای شروع، از پارکهائی استفاده گردد که مشکل ایاب و ذهاب نداشته باشند؛ لذا بهترین محل برای آغاز چنین اعتراضی، پارک شهر میباشد؛ زیرا هم به ترمینالهای اتوبوس شهری نزدیک است و هم به مترو، ضمنا این تجمع تنها در بعدازظهرهای روز پنجشنبه و جمعه و روزهای تعطیل غیر شهادت باشد؛ البته از تجمع در نقطهای خاص و هرگونه شعار خودداری گردد.
هنگامیکه پارک پر از جمعیت شد تاثیرش از هر شعاری بیشتره.
به نظر من این ایده کاملا شدنی و منطقی است.
ما در ابتدا پارک شهر را فتح خواهیم نمود و پس از آن به سراغ سایر پارکها میرویم.
البته اجتماع در سایر پارکها به معنای خالی کردن پارک قبلی نیست.
این پارک از شمال به خیابان ورزش(فیاض بخش) از جنوب به خیابان بهشت و از غرب به خیابان شاپور و از شرق نیز به خیابان
خیام محدود میباشد.
من که پنجشنبه به اتفاق این دوستم، خانوادگی به پارک شهر میرویم؛ شما هم اگر این ایده را مناسب میدانید به ما بپیوندید.
به شرفم قسم که اگر فردا دادگاه قرون وسطائیات حکم اعدام برادرانم را صادر نماید...
خامنهای بهخدا سوگند اگر فردا دادگاه قرون وسطائیات حکم اعدام برادرانم را صادر نماید از همهچیزم میگذرم تا در تمام تظاهرات ضد تو و ولایت ننگینت شرکت کنم و نخواهم گذاشت که خون آنان پایمال گردد.
خامنهای!
از عمرم خواهم گذشت اما از رسوائی تفکری که تو با استفاده از غفلت هممیهنانم بر آنها حکومت میکنی نخواهم گذشت.
هممیهن؛ از تو انتظار همراهی را دارم!
خامنهای!
از عمرم خواهم گذشت اما از رسوائی تفکری که تو با استفاده از غفلت هممیهنانم بر آنها حکومت میکنی نخواهم گذشت.
هممیهن؛ از تو انتظار همراهی را دارم!
۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه
خامنهای؛ خوب به کاخت نگاه کن؛ ترک را میبینی؟
خامنهای!
منی که برای دفاع از آرمانم و آیندهی کشورم با دست خالی به مقابله با مزدوران سرتاپا مسلح تو به خیابان میآیم کفن پوشم یا جیرهخواران تو؟
منی که نمیدانم اگر امروز به خیابان بیایم فرزندانم، پدرم، مادرم، دوستانم و کشورم را ساعاتی بعد خواهم دید کفن پوشم یا تملقگویانی که در کنار کاخت جمع میکنی؟
خامنهای؛ ای پستتر از پست!
من کفن پوشم که نمیدانم مزدوران تو خونم را در خیابانها خواهند ریخت یا در سیاهچالهایت؛ ولی میدانم که پس از من، با خونم نهالی که همرزمانم در شالودهی کاخت کاشتهاند آبیاری خواهد شد.
خوب به کاخت نگاه کن!
ترک را میبینی؟
نه!؟
امیدوارم که هرگز آنرا نبینی تا هممیهنانم فروریزی آنرا ببینند.
میدانم که همرزمانم پس از آن، بنائی خواهند ساخت برای همهی ایرانیان که و متعلق به همه؛ زن، مرد، مسلمان و غیر مسلمان.
میدانم که پس از من، جنایتکاران را محاکمه خواهند کرد. و نیک میدانم که هیچ فرزندی به گناه پدر نخواهد سوخت.
و خلاصه میدانم که برادرانم با هیچ عقیدهای سر جنگ نخواهند داشت مادامیکه همهچیز در چارچوب قانون باشد. ((کفن پوش راه سبز ایران))
منی که برای دفاع از آرمانم و آیندهی کشورم با دست خالی به مقابله با مزدوران سرتاپا مسلح تو به خیابان میآیم کفن پوشم یا جیرهخواران تو؟
منی که نمیدانم اگر امروز به خیابان بیایم فرزندانم، پدرم، مادرم، دوستانم و کشورم را ساعاتی بعد خواهم دید کفن پوشم یا تملقگویانی که در کنار کاخت جمع میکنی؟
خامنهای؛ ای پستتر از پست!
من کفن پوشم که نمیدانم مزدوران تو خونم را در خیابانها خواهند ریخت یا در سیاهچالهایت؛ ولی میدانم که پس از من، با خونم نهالی که همرزمانم در شالودهی کاخت کاشتهاند آبیاری خواهد شد.
خوب به کاخت نگاه کن!
ترک را میبینی؟
نه!؟
امیدوارم که هرگز آنرا نبینی تا هممیهنانم فروریزی آنرا ببینند.
میدانم که همرزمانم پس از آن، بنائی خواهند ساخت برای همهی ایرانیان که و متعلق به همه؛ زن، مرد، مسلمان و غیر مسلمان.
میدانم که پس از من، جنایتکاران را محاکمه خواهند کرد. و نیک میدانم که هیچ فرزندی به گناه پدر نخواهد سوخت.
و خلاصه میدانم که برادرانم با هیچ عقیدهای سر جنگ نخواهند داشت مادامیکه همهچیز در چارچوب قانون باشد. ((کفن پوش راه سبز ایران))
اشتراک در:
پستها (Atom)